گندم جونگندم جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

گندم طلائی ما

ماه نگار 75

عشقدونه سلام این دفعه با یک ماه تاخییر دارم وبلاگتو آپدیت میکنم تو این ماه عروسی پسرعمه امو داشتیم که 7شهریور بود و من و شما یه هفته قبلش رفته بودیم،البته مامان جون و باباجون اومدن دنبالمون بعد عروسی هم سرمون گرم خرید مدرسه شده بود وآماده شدن برای کلاس اول یه کار مهم دیگه هم باز کردن کمکی های دوچرخه ات بود که دوسه روزی حسابی خوردی زمین و زخمی شدی تا یاد گرفتی،با هر بار زمین خوردن کلی گریه میکردی ومن و بابا تشویقت میکردیم و تو دلم میگفتم الان پشیمون میشه و میگه کمکی هاشو بذارید برام ولی تو خیلی اراده ی قوی ای داشتی و یه بارم نگفتی فرفری خودمی،قشنگ سیم تلفنیه تمرین دوچرخه سواری با بابامرتضی رف...
30 مهر 1398
1